شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

چشم جهان‌بین

سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین

سلامٌ علی روضة حَلَّ فیها
امامٌ یُباهِی بِهِ المُلکُ وَ الدّین

امام به حق شاه مطلق که آمد
حریم درش قبله‌گاه سلاطین

شه کاخ عرفان، گل شاخ احسان
دُرِ دُرج امکان، مه برج تمکین

علی بن موسی الرّضا کز خدایش
رضا شد لقب چون رضا بودش آیین

ز فضل و شرف بینی او را جهانی
اگر نَبْوَدَت تیره چشم جهان‌بین...

اگر خواهی آری به کف دامن او
برو دامن از هر چه جز اوست بر چین...