شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر

ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان
«یا مَن أرجوهُ لكلِّ خیر» را با ما بخوان

با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی
همچنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی
 
دانۀ اشكی چنان آیینه صافت می‌كند
سوز آهی محرم بزم عفافت می‌كند
رو به مسجد كن ببین رحمت طوافت كند
ذات حق دعوت برای اعتكافت می‌كند

معتكف در مسجد آنچه دید جز آنجا نبود
اعتكاف هیچ كس چون مادر مولا نبود
 
مادری كاو را ببخشد عالیِ اعلی علی
پیش كعبه كس نداند حال او الّا علی
می‌رسد بر گوش جانش نغمه‌های یا علی
اعتكافش در حریم كعبه باشد با علی

چون سر آمد اعتكافش، عشق شد هم‌دوش او
تا برآمد آفتابی بود در آغوش او
 
ای حرم در باز كن جانانه را در بر بگیر
تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر
چون صدف این گوهر یك‌دانه را در بر بگیر
خانه را بگشا و صاحب‌خانه را در بگیر
 
در ز دیوار حرم وا كن، به مردم در ببند
خود كمر در خدمت این كودك و مادر ببند
 
ای حرم غسل زیارت كن جمالش را ببین
چهرۀ چون ماه و ابروی هلالش را ببین
خط بكش بر روی بت‌ها خطّ و خالش را ببین
بر سر دست رسول‌ الله مقالش را ببین

كز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان
هرچه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان
 
چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد
از نگاهش عقدۀ غم بر پیمبر باز شد
شهر علم مصطفی را بر جهان در باز شد
حجت داور لبش با نام داور باز شد

ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین
آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین
 
اختیارش با خدا و عالمش در اختیار
مرد میدان‌های علم و حلم و مجد و افتخار
جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار
كاش می‌شد یك علی وین ویژگی‌ها آشكار

این نخواهد شد ولی از مكتب ایثار او
كاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او