همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
سرخوش آنکس که در این ره سروسامانش نیست
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر