او خستهترین پرندهها را
در گرمی ظهر سایه میداد
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
با داغ مادرش غم دختر شروع شد
او هرچه درد دید، از آن «در» شروع شد