هفتاد و دو آیه تابناک افتادهست
هفتاد و دو لاله سینهچاک افتادهست
روزی که حسین عشق را معنا کرد
صد پنجره رو به آسمانها وا کرد
مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلومتر از امام عاشورا بود
در دشت بلا که خاک از خون تَر بود
یک باغ پر از شکوفهٔ پرپر بود
چشمت به پرندهها بهاری بخشید
شورِ دل تازهای، قراری بخشید