همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر