کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست
سیاهجامۀ سوگت لباس فاخر ماست
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نینوا برسی
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را