اسماعیل بن علی گوید: من در همان بیماری که امام حسن عسکری(علیهالسلام) به واسطۀ آن از دنيا رفتند، بر آن حضرت داخل شدم. در نزد ايشان بودم که آن حضرت به خادم خود فرمودند: «ای عقيد، قدری کُنُدر برای من در آب بجوشان» وی اين کار را انجام داده سپس کنيز آن حضرت (مادر حضرت صاحب الزمان) آن را برای آن حضرت آورد. هنگامی که قدح در دستان امام قرار گرفت و خواست آن را بنوشد لرزه بر دستان آن حضرت افتاد تا آنجا که لبۀ جام به دندانهای آن حضرت برخورد میکرد؛ آن حضرت از نوشيدن منصرف شده و به عقيد فرمودند: به اتاق داخل شو، پسری در حال سجود خواهی ديد. وی را به نزد من بياور.
ابو سهل گويد: عقيد گفت: من با حيرت داخل اتاق شدم ناگهان ديدم پسر بچهای در حال سجود است و انگشت سبابۀ خود را به سمت آسمان گرفته است. بر او سلام کردم وی نماز خود را به سرعت به پايان رساند. سپس به آن حضرت گفتم: مولايم امر کرده است که نزد ايشان برويد. در اين هنگام مادر آن پسر، نيز وارد شد دست او را گرفته به نزد پدرش امام حسن عسکری(علیهالسلام) برد.
ابوسهل گويد: هنگامی که کودک در مقابل آن حضرت قرار گرفت به آن حضرت سلام کرد در حالی که صورتش میدرخشيد و موهای سرش مجعد و ميان دندانهايش فاصله بود، هنگامی که امام حسن عسکری(علیهالسلام) او را ديدند گريسته و فرمودند: ای سَروَر اهلبيت خود، اين آب را به من بنوشان که من به سوی پروردگار خود میروم. آن کودک قدحی را که با کندر جوشيده بود به دست گرفت، سپس لبهايش به حرکت آمده و آن آب را به آن حضرت نوشاند. هنگامی که امام حسن عسکری(علیهالسلام) آن را نوشيد فرمودند: «مرا برای نماز آماده کنید»، پس در دامن آن حضرت حولهای پهن کرده و کودک او را به ترتيب اعضا، وضو داده و بر سر و پای او مسح نمود.
آنگاه امام حسن عسکری(علیهالسلام) به او فرمودند: «پسرم بر تو بشارت باد که تو صاحب الزمان و مهدی هستی! تو حجّت خدایی بر زمين... پيامبر خدا(صلیاللهعليهوآلهوسلم) به تو بشارت داده و نام و کنيه تو را تعيين نموده است... خداوند بر اهلبيت درود فرستد که او پروردگار ما و ستوده شده و با اقتدار است.» در همین هنگام امام حسن عسکری(علیهالسلام) دعوت حق را لبیک گفتند. (۱)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. پیشوایان هدایت، ج۱۴ (خاتم اوصیا بقیةالله حضرت امام مهدی علیهالسلام)، ص۱۶۲-۱۶۱؛ به نقل از غیبت طوسی، ۱۶۵.