شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

ان الباطل کان زهوقا

همان قاتل که ویران ساخت اردوگاه قانا را
همان غاصب که خونین کرد «صبرا و شتیلا» را

جنایت کرد در «المعمدانی» تا بپوشاند
شکست آشکار خویش در طوفان اقصی را

خروش آه محرومان و جوش اشک مظلومان
به زودی می‌دهد بر باد اولاد یهودا را

دعا و گریۀ تنها به کار ما نمی‌آید
کنون باید «اَعِدّوا» گفت و در هم کوفت اعدا را

ید بیضا به سحر سامری‌ها آتش اندازد
همان دستی که یکسان می‌کند با خاک حیفا را

به سیر سورۀ اسرا بیا تا مسجدالاقصی
ببین تفسیر «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا» را