شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

این روزها...

می‌رود از آن سَرِ دنیا خبر می‌آورد
شعر در وصف تو باشد بال در می‌آورد

شعر در وصف تو یعنی اشک، یعنی اشک، اشک
شاعر این ابیات را با چشم تر می‌آورد

مصرع اول اگر از «در» بگوید با خودش
مصرع دوم سر از دیوار در می‌آورد...

پرسشم تلخ است و پاسخ تلخ‌تر، این روزگار،
کی برای چیدن یاسی تبر می‌آورد؟

در جواب این که در کوچه چه آمد بر سرش
فاطمه هر بار اما و اگر می‌آورد

دست او بالا نمی‌آید، ولی این روزها
نام ما را در دعایش بیشتر می‌آورد