شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

تبر به دوش

زمین ز بتکده‌ها پُر شده‌ست، ابراهیم!
دوباره دور تفاخر شده‌ست ابراهیم

گرفته هرز تجمل حصار حوصله را
که نان سادگی آجر شده‌ست ابراهیم

دمیده بر ریۀ‌ شهر، دود تلخ ریا
و روزگار تظاهر شده‌ست ابراهیم

مذاق اهل محبت در این زمانۀ‌ بد
اسیر طعم تکاثر شده‌ست ابراهیم

چه زود گم شده در کوچه‌های عادت، عشق
زمین دچار تنفر شده‌ست ابراهیم...

تبر به دوش چرا از سفر نمی‌آیی؟
زمین ز بتکده‌ها پُر شده‌ست ابراهیم