شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

خانۀ دوست کجاست؟

بادها هم پیاده آمده‌اند که ببوسند خاک پایت را
آسمان هدیه می‌دهد به زمین، عطر آن پرچم رهایت را

موج لبّیک می‌رسد از دور، فوج پروانه‌های حضرت نور
عاشقان تو خوب می‌شنوند آیۀ روشن صدایت را

و خدا اینچنین مقدر کرد، که پس از آن همه غریبی و درد
پر و بال فرشته فرش کند دور تا دور سرسرایت را..

اربعین، اربعین دلم تنگ است، آه پای رسیدنم لنگ است
همه تن حسرت است آن چشمی که ندیده‌ست کربلایت را

آسمان هم پیاده راهی اوست، مرز مهران، کجاست خانۀ دوست؟
تا که یک گوشه بر زمین بنهم بارِ این بغض بی‌نهایت را