شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

خانۀ مولا

دلی كه خانۀ مولا شود حرم گردد
كز احترام علی كعبه محترم گردد

من از شكستن دیوار كعبه دانستم
كه هر كجا كه علی پا نهد حرم گردد

هنوز روز خوش دشمن است تا آن روز
كه ذوالفقار زبان علی دو دم گردد

دلی كه جام بلا را كشیده تا خط جور
چه احتیاج كه دنبال جام جم گردد

قبول خاطر خون خدا شدن شرط است
نه هر كه مرثیه‌ای ساخت محتشم گردد

عزای ماست كه هر سال می‌شود تكرار
وگرنه حیف محرم كه خرج غم گردد

نه هر كه كشته شود می‌توان شهیدش گفت
نه هر سری كه به نی می‌رود علم گردد

حدیث عشق و وفا ناسروده می‌ماند
مگر كه دست علمدار ما قلم گردد

هنوز شعله‌ور از خیمه‌های عاشوراست
ز شور شیونی دل مباد كم گردد