شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

زیباترین تغزّل عالم

گل کرده در ردیف غزل‌های ما حسین
شوری غریب داده به این بیت‌ها حسین

زیباترین تغزّل عالم به نام اوست
هرجا که شعر می‌شود آغاز با حسین

این واژه‌ها همیشه برایم مقدّس‌اند
زنجیر، طبل، سینه‌زنی، کربلا، حسین

این کوچه‌ها مسیر عبور محرّم‌اند
حس کرده‌اید رد شده از هر کجا حسین؟

حس کرده‌اید در وسط روضه‌های‌مان
ما را چه‌قدر می‌زند آیا صدا حسین؟

حس کرده‌اید تشنه که باشیم، زودتر
سیراب می‌شویم بگوییم «یا حسین»؟

آری! حسین مرهم هر درد بی‌دواست
دارد برای هر غم و دردی دوا حسین

یا از سکوت خاک به پا خیز، محتشم!
یا شورشی دوباره برانگیز با حسین...

دیگر سکوت می‌کنم و قطره‌قطره اشک...
شاید مگر ادامۀ این شعر را حسین...