شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

سَیّد خراسانی‌

کبود غیبت تو آسمان بارانی‌ست
و کار دیدۀ ما در غمت گل‌افشانی‌ست

به یُمن آمدنت مثل آستانۀ عید
تمام کوچۀ شهر دلم چراغانی‌ست

ز بس که با تو به صحبت نشسته و گرمم
خیال می‌کنم امشب شب زمستانی‌ست..

شبی برای تو تا صبح شعر می‌گفتم
بیا که فصل غزل گفتن و غزل‌خوانی‌ست

بدون تجربه حرفی نمی‌زنم، این قرن
زمان سَیّدی سَیّد خراسانی‌ست