خدایا لطف خود را شاملم کن
غمی جانسوز، مهمان دلم کن
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
به وجد و عشرت و شادی خویشتن پرداخت
خم شدم زیرِخط عشق سرم را بوسید
دمِ پرواز پدر بال و پرم را بوسید
میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید