حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
شب کویر، شبی ساکت است و رازآلود
شب ستاره شدن زیر آسمان کبود
سالها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است
مِنّی اِلَیْکِ... نامهای از غربت ایران
در سینه دارم حرفهایی با تو خواهرجان
ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است
هله ای ماه! خدای من و تو الله است
آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه!
با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله»