خاموش ولی غرق ترنّم بودی
در خلسۀ عاشقانهات گُم بودی
مفتاح اجابت دعایش، خواندند
سرچشمۀ رحمت خدایش، خواندند
آن یار که غائب است روی ماهش
تقواطلبیست، رسمِ خاطرخواهش
ای دلشدگان! شاهد مقصود آمد
در پردۀ غیب آن که نهان بود آمد
مدهوشم از این عطر پراکندهٔ سیب
این است همان رایحهٔ روحفریب
ای فاطمه را شمیم! کی میآیی؟
جانبخشتر از نسیم! کی میآیی؟