فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری