تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر