آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم
کربلایی داریم، آب فراتی داریم
این لحظهها قیامت عظمای چیستند؟
چون آیههای واقعه هستند و نیستند؟
رفتهست آن حماسۀ خونین ز یادها
دارد زیاد میشود ابنزیادها
تق تق...کلون در...کسی از راه میرسد
از کوچههای خسته و گمراه میرسد
خاک، لبتشنۀ باران فراگیر دعایت
پلک بر هم نزند باد صبا جز به هوایت
به تمنای طلوع تو جهان، چشم به راه
به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه