گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را