آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود