ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
یک لحظه کشیدیم به آتش یمِ «لا» را
کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست
علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
نشسته سایهای از آفتاب بر رویش
به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش