همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر