تا برویم ریشهای چون تاک میخواهم که هست
نور میخواهم که هستی خاک میخواهم که هست
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
خواست لختی شکسته بنویسد
به خودش گفت با چه ترکیبی
چه سفرهای، چه كرمخانهای، چه مهمانی
چه میزبانی و چه روزیِ فراوانی