شبلی و آتش | شعر هیأت

تا که نامت بر زبان آمد زبان آتش گرفت
سوختم، چندان که مغز استخوان آتش گرفت

علیرضا قزوه

حضرت فاطمه علیهاالسلام

غزل

از چارسو راه مرا بستند
از چارسو چاه است و گمراهی

علیرضا قزوه

شعر تعلیمی

غزل

و انسان هرچه ایمان داشت پای آب و نان گم شد
زمین با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد

علیرضا قزوه

پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

غزل

ای یکه‌سوار شرف، ای مردتر از مرد!
بالایی من! روح تو در خاک چه می‌کرد؟

علیرضا قزوه

شهدا

غزل

در کوله‌بار غربتم یک دل
از روزهای واپسین مانده‌ست

علیرضا قزوه

شهدا

غزل