نفوذی که امام هادی(علیهالسلام) در دستگاه حاکم پیدا کرد، نفوذی معنوی بر همۀ مردان دستگاه حاکم بود، که در میان آنها بسیار کسان پیدا میشدند که معتقد به ولایت اهلبیت(علیهمالسلام) هم نبودند.
روشهای امام(علیهالسلام) در این عرصه بسیار متنوع و گسترده بوده است. البته دستگاه حاکم برای کنترل دقیق امام(علیهالسلام)، از آن حضرت خواسته بود به صورت مستمرّ در دارالخلافه حضور داشته باشد، و از همین جا بود که شناخت شخصیّت، منش، وقار و سنگینی آن حضرت برای کسانی که در دربار بودند امری طبیعی بود که خود دستگاه حکومت چنین فرصت مناسبی را برای آن حضرت ایجاد کرده و متوجه میزان تبعات و آثاری که این امر در جامعۀ اسلامی به طور کلّی و درباریان به شکل خاصّ داشت نبودند. امام هادی(علیهالسلام) هر گاه که به دربار داخل شده، یا از آن خارج میشدند، از خود کرامات گوناگونی به جای میگذاشتند.
روزی یکی از ندیمان متوکل به او گفت: هیچ کس به اندازهای که تو خود به خود ضربه وارد میکنی به تو ضرر و زیان نمیرساند؛ چرا که تو دربارۀ على بن محمد اشتباه میکنی. اکنون در دربار تو کسی نمانده است مگر اینکه به خدمت او مشغول میباشد و به او هیچ زحمتی حتی کنار زدن پرده و باز کردن در را نمیدهند. این مسألهای است که اگر مردم این را بدانند، میگویند: اگر متوکل این مرد را شایستۀ خلافت نمیدانست با او چنین معاملهای نمیکرد. حداقل بگذار هنگامی که وارد میشود خود پرده را کنار بزند و مانند دیگران راه برود تا کمی ناگواری به او برسد.
اینگونه بود که دستور صادر شد تا دیگر کسی به آن حضرت خدمت نکرده و پرده را در برابر او بالا نزند. متوکل هیچکس را برای آوردن خبر این قضیه مناسبتر از همین ندیم نیافت. اما آن مرد نامهای به متوکل نوشت که در آن آمده است: علی بن محمد وارد دارالخلافه شد و طبق دستور کسی به او خدمت نکرده و هیچکس پرده را در برابر او برنداشت؛ اما ناگهان بادی وزید و پرده کنار رفت و او داخل شد. متوکل گفت: قضیه را در هنگام خروج او از دارالخلافه بررسی کنید. آنگاه بود که همان شخص خبر داد که هنگام خروج آن حضرت باد در جهت مخالف وزیدن گرفت و دوباره پرده را از جلوی او کنار زد تا او خارج شود. اینجا بود که متوکل گفت: خیر، ما خوش نمیداریم که باد برای او پرده را کنار بزند؛ بگویید خدّام پرده را از جلوی او کنار بزنند.(۱)
چنانکه مییابیم گذشته از بعضی فرماندهان و امیران، گروهی از کاتبان، حاجبان، جاسوسان و حتی زندانبانها به ولایت آن حضرت معتقد گشته و محبّت خاصی نسبت به امام هادی(علیهالسلام) داشتند. در قصّۀ بیمار شدن متوکل و نذر کردن مادرش برای امام هادی(علیهالسلام) دلالت آشکاری بر میزان نفوذ معنوی امام(علیهالسلام) در این اقشار وجود دارد. پس در همان زمان که متوکل برای دور کردن امام از شیعیان و دوستان آن حضرت برنامهریزی میکرد، امام هادی(علیهالسلام) نفوذ معنوی خود را در دربار او گسترش میداد، و گروه زیادی از کسانی که آن حضرت را نمیشناخته و به ولایتش اعتقاد نداشتند، به دست آن حضرت مستبصر شدند.(۲)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. به نقل از مسند امام هادی(علیهالسلام)، ص۳۹.
۲. پیشوایان هدایت، ج۱۲ (هادی امّت، حضرت امام علی النقی علیهالسلام)، ص۲۱۹.