شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

کی فکرشو می‌کرد

کی فکرشو می‌کرد، که تو بری از پیش مادر
تو آروم گرفتی، ولی آروم نمی‌شه مادر
    
دلم آتیشه، چطوری می‌شه
ببرم خنده‌هاتو از یاد
شنیدم مادر، لحظۀ آخر
سر تو روی شونه‌ت افتاد

ای وای، خوب شد که مادرت ندید
ای وای، موندم که بابا چی کشید

سبک

آثار سروده شده به این سبک

جمعی از شاعران

سی و دو سه ساله، ولی دلم نمی‌شه آروم
عمریه می‌خونم: ای وای حسین، حسینِ مظلوم

جمعی از شاعران

تنت روی خاکه، با چه دلی ازت جدا شم
بدون تو باید، مسافر شام بلا شم

جمعی از شاعران

آتیش دلامون، به این زودی خاموش نمی‌شه
حتی اگه یک عمر، گریه کنم برات همیشه

جمعی از شاعران

تو فکر چی هستی، غصه نخور خدا بزرگه
نبینم شکستی، غصه نخور خدا بزرگه

جمعی از شاعران

داره برمی‌گرده، دست روی دست می‌زنه بابا
میاد رو به خیمه، مونده نگاش به سمت سقا

جمعی از شاعران

نمی‌دونم اصلا، چطور بالا سرت رسیدم
تا حالا برادر، تو رو من اینجوری ندیدم

جمعی از شاعران

کی فکرشو می‌کرد، که تو بری از پیش مادر
تو آروم گرفتی، ولی آروم نمی‌شه مادر

جمعی از شاعران

الهی بمیرم، چقدر غریبونه سفر کرد
یه جوری سفر کرد، که عالَمی رو خون‌جگر کرد