سخنی ز کربوبلا بگو، نفسی از آنچه که دیدهای
دو سه بیت تازه و تر بخوان، که چه دیدهای، چه شنیدهای
چه خوش آن که موسم اربعین، برسد به موکب واپسین
به زیارت شه ملک دین، تو رسیدهای که رسیدهای
چه خبر ز خیل پیادهها، ز دعای هر شب جادهها
که خدا کند شب عمر ما، برسد به وصل سپیدهای
به دعای «کنت معک»خوشی؟ دل من اگر به محک خوشی
نروی اگر سوی نینوا، ز سبوی حق نچشیدهای
دو قدم به تاول پا برو، دو قدم به قد دوتا برو
که از آن به سجده تو سربلند و سبک پری، که خمیدهای
همه خواهشم بود از خدا، که شوم شهید ره ولا
ولی آه از این دل مبتلا، دل از قفس نرهیدهای...
پرش بلند هما کجا و دل شکستۀ ما کجا
به همین خوشم که ادا کنم غزلی به مدح قصیدهای