شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

دوباره ماه محرّم...

دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین
دوباره بر سر هر كوچه گفت‌وگوی حسین...

حسین، وارث كشف و شهودِ غار حراست
چه های ‌و هوی محمّد، چه های‌ و هوی حسین

نبسته‌اند به روی حسین، هرگز آب
فرات، آب ننوشید از گلوی حسین

فرات، تشنۀ لب‌های تفته‌جوشَش بود
فرات، آب شد از شرم، روبه‌روی حسین

قتیل قبله همیشه به یاد می‌مانَد
بیا كه مُهر نماز است، خاک كوی حسین

چنین كه در دل من، داغ كربلا جاری‌ست
شهید می‌شوم از هُرم آرزوی حسین

طلوع می‌كند آخر طلیعۀ موعود
مسیر قبله عوض می‌شود، به سوی حسین