شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

دو راه داشتم

قبول دارم در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم

همه توان خودش را گذاشت حرمله اما
خدا گواه به سمت علی شتاب نکردم

به زهر، کام مرا تلخ کرد حرمله اما
هوای بوسه بر آن شیشۀ گلاب نکردم

هزار بار مرا سمت مشک آب فرستاد
ولی به حضرت عباس فکر آب نکردم

دو راه داشتم: اصغر - حسین... ساده بگویم
که چشم بستم و از این دو انتخاب نکردم

به تیره بختی من تیر نیست در همه عالم
که هیچ کار برای دل رباب نکردم