شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

صبح صادق

اگرچه زود؛ می‌آید، اگرچه دیر؛ می‌آید
سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می‌آید

همان خورشید موعودی که در روز طلوع او
حدیث صبح صادق می‌شود تفسیر، می‌آید

زمین آبی‌تر از این آسمان‌ها می‌شود وقتی
که آن آیینۀ سبز «خدا - تصویر» می‌آید

شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی
به روی سنگ‌ها هم می‌کند تأثیر، می‌آید

در اعماق نگاهش می‌توان خشمی مقدس دید
دلش لبریز از مهر است و با شمشیر می‌آید

چنان با ضربه‌های حیدری اعجاز خواهد کرد
که از دیوار هم گل‌نغمۀ تکبیر می‌آید

دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است
نه قدری زودتر از آن نه با تأخیر می‌آید