شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

نسیمِ نیایش

سحر دمیده و بر شیشه می‌زند باران
هوا مسیح‌نفس شد، به مقدم رمضان

جوانه‌ها همه دست دعا به شاخه بلند
شکوفه‌های بهاری به ذکر الرحمان

وضو گرفته شقایق به جرعه‌ای شبنم
نسیم غرق نیایش، درخت محو اذان

گل محمدی و نغمۀ خوش صلوات
نگاه نرگس سرمست همچنان نگران

خوشا تلاوت قرآن به وقت آمدنت
خوشا دعای سحر در نمازخانۀ جان

اگرچه زخمی صد داغ کهنه است زمین
نگاه لطف تو کافی‌ست تا بگیرد جان

سلام بر تو که اصل سلام دیدن توست
سلام بر سحرستان اول رمضان