ما بیتو تا دنیاست دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
بیمرگ سواران شب حادثههایید
خورشیدنگاهید و در آفاق رهایید
جاده ماندهست و من و اين سر باقى مانده
رمقی نيست در اين پيکر باقى مانده
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت