میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
این سجدهها لبالب چرت و كسالتاند
این قلبهای رفته حرا بیرسالتاند
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها میشود از دست کمان
روزههایم اگرچه معیوب است
رمضان است و حال من خوب است