وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد