سخت است چنان داغ عزیزان به جگرها
کز هیبت آن میشکند کوه، کمرها
چو بر آیینۀ خورشید میشد بغض شب پیدا
به نبض سینۀ مهتاب دیدم تاب و تب پیدا
چه گویمت که چها کرد در نبرد، حسین؟
فقط خداست که داند چهکار کرد حسین
اگرچه زخم به فرقش سه روز منزل داشت
علی جراحت سر را همیشه در دل داشت