همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر