شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

قسم به صبر!

چه رنج‌ها که به پیشانی تو دیده نشد
 که غم برای کسی جز تو آفریده نشد

چه بغض‌ها که گلوی تو را فشرد ولی
صدای گریۀ تو لحظه‌ای شنیده نشد

دلی نبود که هم‌رزم تیغ‌ها نشود
گلی نماند که با دست زخم چیده نشد...

به استواری لحن تو در حماسه قسم!
به قامتت که دمی زیر غم خمیده نشد،

قسم به صبر! به داغی که تازه است هنوز
دلی صبورتر از زینب آفریده نشد