ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو