بخوان که اشک بریزم کمی به حال خودم
دل شکستۀ من! ای شکسته بال خودم
این سجدهها لبالب چرت و كسالتاند
این قلبهای رفته حرا بیرسالتاند
بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
گفتی که یأس از من بالاترین گناه است
همّت ای جان که دل از بند هوا بگشاییم
بال و پر سوی سعادت چو هما بگشاییم
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران