آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما