آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما