سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را
لطف تو گرفت از من بیچاره امان را
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست