ایمان که به مرزِ بینهایت برسد
هر لحظه به صاحبش عنایت برسد
میرسد باز به گوش دل ما این آواز
چه نشستید که درهای عنایت شد باز
امشب که ماهِ آسمان پرتوفشان است
با حُسن خود چشم و چراغ کهکشان است
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است
باید گلِ سرزمین ادراک شدن
از خاک برآمدن به افلاک شدن
هرکس که دلش به آسمان پیوستهست
از کوچکی دغدغهها وارستهست
میجویی اگر رسم جوانمردان را
بشنو ز امام، سیرت آنان را
در وادی خیر، قصد تقصیر مکن
این مرحله را پی به تدابیر مکن
در عمر دو روزه خوبرویی بهتر
گر راحت خویش را نجویی بهتر