دی بود و درد بود و زمستان ادامه داشت
آن سوی پنجره تب طوفان ادامه داشت
همسایه! غم دوباره شده میهمانتان؟
پوشیدهاند رخت عزا دخترانتان
افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
عشق بیپرواست، بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی