ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند