خاکیان را از فلک، امید آسایش خطاست
آسمان با این جلالت، گوی چوگان قضاست
چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجۀ بحار
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود