برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم